امروز رفتم بیرون برا گوشیم یه قاب بخرم.

تو راه چند تا از دوستامو دیدم.
یکیشون که مکانیک بوعلی قبول شده بود.بچه بدی نیست.
اما از صحبتای یکیشون خیلی تعجب کردن.میگفت ریاضی محض دانشگاه تهران قبول شده.این پسره خیلی درس خون بود.
زیاد با هم صحبت میکردیم.من خیلی بیشتر از این ازش انتظار داشتم.حداقل باید مکانیک امیر کبیر قبول میشد.اما خوب،خودش راضی بود
تو بچه های مدرسه ما چند نفری میشن که امسال خراب کردن.در ظاهر نشون نمیدن اما معلومه خیلی ناراحتن.
یکی دیگشون هم کلاسیم بود.این پسره وقتی ما اول بودیم ریشاش در اومده بود.نمیدونم بلوغ زود رس بود یا ریشاشو با تیغ میزد.

من که بدم میاد با تیغ بزنم.لزومی نداره.حالا هم که در اومده برامون درد سر شده.
اما در کل ریش خیلی چیز باهالیه.هم صورت آدمو جالب میکنه هم وقتی صورتت جوش میزنه معلوم نمیشه.

|
|
نظرات شما عزیزان:
papion 
ساعت17:17---28 شهريور 1390
are vaghean heif.vali man midunestam esteghlal mibare ba inke khodam perspolisiam
پاسخ:از کجا معلوم بود میبره؟
از نظرت هم ممنونم.
بزودی یه سری بهت میزنم.